محل تبلیغات شما



دوکتور سلیمانی ره حیمی کیه؟


لەدایکبووی 12/11/1955 لە شاری سەردەشت ، هاوینی ساڵی 1980 بەروئوروپا بەڕێ ده که ویت ، لەسالی  19881 دەستی بە خوێند کرد لەدانشگای ئامستردام لە ڕشتەی علوی ی دوای تەواوکردنی لیسانس فوقی لیسانس و دکتۆرا، لە ڕشتە زانستییەکانی ئابووری ی لە ساڵی1986 تەواوکرد.

لەسالی 86 تا 89 ماموستابوه، لە دبیرستانەکانی ئامستردام. ساڵی هەشتاو تا ساڵی نەود لەشاری ویشی لە فەرانسە بووه بۆ فێربوونی زمانی فەرانسەوی.
لەسالی نەودویەک بو نەودوشەش لە بانکی میس پێرسون لە هولەند بەرپرسی کاروباری تیجاری بانکی پرسی و مودیری بەشی خۆرهەڵاتی ناوەڕاست بووه. دواتر تا ساڵی نەوەدو هەشت لە شاری سەردەشت ژیاوه. دواتر گەراوه ته وە بۆ ئامستردام دەستی بەکاری تیجاری کرد تا ساڵی دووهەزا ر و حەوت. لە دووهەزار حەوت تا دووهەزارو دوازدە لە ئنگلیس ژیاوه لە زانکویەک لە شاریچڵتنهام ماوستابووه لە بەشی زمانی کورد وفارسی و فەرهەنگی مودیریەت ناوچەی خۆڕهەڵات ناوە ڕاست تاساڵی تاساڵی دووهەزار نۆ وە سالی دووهەزا سێزدە تا هاوینی دووهەزارو چاردە لە هەولێرو سلێمانی بووه.
دواجار گەراوه ته وه وە ئینگلیز لە شرکەتێۆی حیسابدار بەناوی Mufid & cos مودیر و بەرپرسی کارو باری مالیاتی زیاتر لە هەزار شیرکتی مشتری ئه و شه ریکه یه .



بەرهەمەکانی ئه و خو شه ویسته:
1دەروازیەک بۆ زانست و تئۆری ئابووری
2 Simple Kurdish Grammar
3 Islamic Banking and financing
4 Conventional banking
5 کارگێری و سازماندا، بناغەی دەوڵەتی مەدەنی
6 تئۆرەیکانی زانستی ئابووری ڕامیاری
دووکتبی یەک و دوو لە سلێمانی و هەولێر چاپکراون ئەوانیتر ئامادە چاپن
لێکۆلینەوە لە سەر دەسەڵاتی کۆمەڵایتی کراوە و چندین توێژینەوەی تر بۆنونە هونەرەکانی دیپلماسی.


یادی حاجی ئایشەمامان دایکی ئازیز و دلسۆزی شاری سه رده شت بەرز رادەگرین کە زۆربەی خەلکی سەردەشت بە شیوەیک قەرزداری ئەون ئەو کاتەی کە نەخۆشخانەی تایبەت بە ژنان و مندالبون  و یان هیچ ئامراز و کەرەسەی دیکەی بونیان نەبو کۆچکردو حاجی ئایشەی مامان بە هیمەت و بوێری خۆی رۆژ یان نیوە شەو ، لە گەرما و سەرما دا  ، بو یارمەتی دایکانی دوگیان  هەمو کاتیک ئامادە بو و بە گیان و دل ئەرکی ئەخلاقی و کۆمەلایەتی خۆی وەک پزیشکیکی خۆمالی بە جێ دەگەیاند و لەو سەردەمە دا زۆربەی خەلکی سەردەشت بە دەستی نازداری ئەم خوشەویستە هاتونەتە سەر دونیا. روحی شاد و یادی بەخیر دو حاجی ئایشەی مامان بە هیمەت و بوێری خۆی رۆژ یان نیوە شەو ، لە گەرما و سەرما دا  ، بو یارمەتی دایکانی دوگیان  هەمو کاتیک ئامادە بو و بە گیان و دل ئەرکی ئەخلاقی و کۆمەلایەتی خۆی وەک پزیشکیکی خۆمالی بە جێ دەگەیاند و لەو سەردەمە دا زۆربەی خەلکی سەردەشت بە دەستی نازداری ئەم خوشەویستە هاتونەتە سەر دونیا. روحی شاد و یادی بەخیر
به که میک ده ست کاری وئا لو گور له کانالی تیلگرامی سه ده شتی جاران ورگیراوه
مهاباد - محمد فاضل شوکتی


سنگ نبشته ،یا سنگ نگاره ی برده مافوره لیک بن (پیرانشهر)


                سنگ نگاره يا هنر صخره اي چيست؟

سنگ نگاره ها يا هنرهاي صخره اي، کهن ترين آثار تاريخي و هنري بجای مانده از بشر هستند. به تعبيري بستر به وجود آمدن حروف رمزي، خط، تبادل پيام، زبان، تاريخ، اسطوره ها، هنر و فرهنگ از سنگ نگاره هاست و آنها از بهترين ابزارهاي رمزگشايي ما قبل تاريخ هستند. تعداد آنها فقط در يك منطقه محدود در ايران به بيش از 21 هزار مورد مي رسد كه عمر بعضي از آنها به چهل هزار سال مي رسد و بشر تا کنون موفق به کشف هيچ پديده تاريخي و هنري بدين قدمت نشده است.
به زبان ساده؛ به هر تصوير و نگارشي بر روي سنگ، سنگ نگاره يا هنر صخره اي مي گويند. اگر اين نوشته ها يا نقاشي ها، بر روي سنگ با رنگ يا امثال آن باشد به آنها Pictographs و اگر نقوش يا نوشته ها از طريق كنده كاري ها (حك يا حجاري مثبت يا منفي*) بر روي سنگ ها انجام شده باشد به آنها Petroglyphs. petrographs مي گويند. اغلب در درون غارهاي قديمي از نقاشي يا نوشته هاي با رنگ استفاده شده (Pictographs) كه عموماً عمر آنها در برابر عوامل طبيعي بسيار كوتاه است و علت ماندگاري آنها از هزاران سال قبل تا كنون در دسترس نبودن و محفوظ بودن آنها در برابر عوامل طبيعي بوده است. اما سنگ نگاره هاي كنده كاري شده (Petroglyphs) علاوه بر اينكه در غارها كشف شده اند، در محوطه هاي باز و بيرون غارها نيز وجود دارند. قسمت اعظم سنگ نگاره هاي محيط هاي باز در برابر عوامل طبيعي مثل سرما، گرما، باد، باران و يخ زدگي از بين رفته اند و مي روند. از طرف ديگر متاسفانه به علت عدم آگاهي مردم نيز تعداد بسيار زيادي از آنها تخريب و نابود شده است.
سال يابي سنگ نگاره هاي ايران از ديدگاه صاحب نظران متفاوت است. به نظر تعدادي از آنان قدمت بعضي از سنگ نگاره هاي ايران به پنج تا چهل هزارسال هم مي‌رسد، اين سال يابي ها اكثراً از طريق کارکردهاي مقايسه اي بوده واز رويكردهاي علمي نوين (ريزفرسايش و راديوكربن) كمتر بهره گيري شده است.
نقوشي كه بر ديواره سنگي كوه ها و دره ها ديده مي شود؛ براي زيست شناسان، تاريخ دانان، جامعه شناسان، مردم شناسان، باستان شناسان، نماد شناسان، دوستداران اسطوره ها، تاريخ فرهنگ، تاريخ زبان و هنرهاي تاريخي و تزييني، بسيار جالب و ديدني مي تواند باشد؛ اين كه چرا تقربياً 90 درصد نقوش سنگ نگاره هاي ايران بز كوهي است. قسمت اصلي آن به اسطوره ها، فرهنگ، دين و اعتقادات مردم باستان ايران زمين مربوط مي شود.
اين محوطه ها با نقوشي كه ذكر شد، واقعاً موزه هاي سنگي هنرهاي صخره اي هستند كه هر بيننده با ذوقي را به شدت تحت تاثير قرار مي دهند. به راستي چگونه در زماني كه افراد سواد خواندن و نوشتن نداشته اند، چنين با دقت و ظرافت هنر آفريده اند.
نياكان ما باورها، ايده ها و تقدس هاي خود را در زيستگاه ها و بعضاً روي ظروف و لوازم زندگي خود (سفال ها، سنگ نگاره ها، سنجاق هاي سينه) تصوير و حك مي كرده اند. اين نقوش و تصاوير بيان كننده پيام هاي گوناگوني هستند كه انسان هاي حكاك و نقاش هنرمندانه، ايده پردازي كرده اند به شكلي كه امروز آن نقوش و تصاوير با صاحب نظران و اهل فن خود سخن مي گويند و صاحب نظران در كنار آنها احساس لذت مي كنند.
سنگ نگاره ها(Petroglyph) دسته اي از آثار باستان شناسي است كه در مجموعه بزرگتري به نام هنر صخره اي مي گنجد، شامل هر اثري از انسان كه روي سنگ طبيعي پياده شده باشد از نقاشي هاي پيش از تاريخ بر ديوار غارها گرفته تا سنگ نگاره ها كه آثاري كنده شده روي سنگ ها و صخره هاي رها در طبيعتند. باستان شناسان آغاز سنت سنگ نگاره ها را با پايان دوران پارينه سنگي و كوچ انسان از غارها به دشت ها و شروع نو سنگي همراه مي دانند.به اين ترتيب قدمت آنها را حداكثر 12هزار سال مي دانند و اوج ظهور اين آثار بسته به سرزمين هاي مختلف بين10 تا 5 هزار سال پيش تخمين زده مي شود.
در کوه های کردستان ،نقاشیهای بسیار ارزشمند و تاریخی از دوران باستان ، به شیوه کنده کاری بر روی صخره هاو دیوار غارها بر جای مانده است و تحقیقات شخصی نشان می دهد که این آثار مربوط به دورانهای مختلف ، و در سالهای مابین 3هزار تا 10هزار سال پیش ، به وسیله ساکنان کردستان ترسیم شده اند . در ایران تقریباً از سال ( 1348ه .ش)به بعد ،شناسایی و بر رسی بر روی هنر صخره ایی مناطق مختلف شروع شده است .
قدمت و تنوع سنگ نگاره ها در ايران متنوع و بسيار زياد است. هرجا كه زيستگاهي بوده بي ترديد آثاري از حيات پر احساس و هنرمندانه آنها قابل كشف و رويت است. سفال هاي برجا مانده، نقوش سنگ نگاره ها؛ اين نشانه ها خود نمادي از سير زندگي و احساسات قوي آن ملت نسبت به پديده هاي فرهنگي بوده است. نكته جالب توجه اينكه، نياكان ما با اين نمادهاي ساده كه از خود به يادگار گذاشته اند؛ تا وقتي انسان حيات دارد سخن مي گويند. اين نشان از عظمت ملت ها دارد كه زمان قادر به استهلاك آنها نيست. حاصل حيات و عظمت انسان ها آثار و بدايع آنهاست. كه نياكان ما به شايستگي از عهده آن برآمده اند. به راستي ما براي آيندگان چه اثري از خود به يادگار گذاشته ايم!؟
در حوزه شهرستان پیرانشهر تعداد 113 تپه تاریخی تو سط كارشناسان نمایندگی میراث فرهنگی این شهرستان شناسایی و به ثبت سازمان رسیده است كه این امر حاكی از تاریخی بودن منطقه و شكل گیری و وجود تمدنهای نیرومند ودرخشان قبل از اسلام مانند تمدن ماننا، پارسوا، اورارتو، مادها، زاموا و تمدن اسلامی می باشد.  که کتیبه برده ماموره یکی از این آثار می باشد ، كتیبه برده مافوره  در منطقه لیک بن پیرانشهر واقع شده است ( روستای لیك بن )

برده مافوره (قالی یا قالیچه سنگی)

این کتیبه سنگی بنا به بررسیهای باستان شناسی انجام شده توسط تیم های میراث فرهنگی استان آذر بایجان غربی متعلق به هزاره اول قبل از میلاد می باشد.

در اطراف این کوه چندین تپه ی باستانی با تاریخ قبل از اسلام همچنین آثار یک دژ محکم کوهستانی شناسایی شده اند که حکایت از تاریخ کهن و پر فراز ونشیب این منطقه دارد. اما به هرحال آنچه مسلم است این است که هنوز با آثار  باستان و تاریخی این منطقه بصورت کارشناسانه و علمی برخورد نشده است و شاید اگر روزی این ناحیه را بروی میز جراحی کارشناسان و متخصصان تاریخ ببینیم، گره کور بسیاری از رازها و نهفته های تاریخ باستانی منطقه باز شده و به بسیاری از مجهولات تاریخی پاسخ داده شود.
موقعیت عمومی منطقه­ای که محل کتیبه برده مافوره در آن قرار گرفته در حقیقت پایان قسمت اصلی جلگه موزون متشکل از بخش اصلی سرچشمه رودخانه (زێ) یا زاب کوچک و نقطه آغاز بخش شمالی کوهستان(له‌ندی شێخان) میباشد، جاده کوهستانی مهاباد گردکشانه – پیرانشهربعد از گذر از شیب تند و پیچ و خمهای خطرناک و روستاهای کانی باغ و حاجی غلده را طی کرده و درست در میانه این دو روستا با شیب نسبتا” کمتری به روستای لکبن می­رسد.
منظره ی پرهیبت در عین حال بسیار زیبای تنگه­ی (گلو) از فاصله ی یک کیلومتری روستا بخوبی هویداست. معبر بسیار تنگ و باریک است و آب زلال آن که به صورت دائمی در جریان است، شکوه دلفریبی به منطقه می دهد، در بخش جنوبی تنگه و در کمرکش کوه در ارتفاع 5/3 متری محل کتیبه ای به ابعاد یک متر در دو متر کنده شده که عدم وجود هر گونه نوشته ای بر آن حاکی از دو وضعیت است، اول این که آنقدر فرسایش یافته که خطوط به کلی از بین رفته و دوم اینکه قبل از نوشتن آنچه هدف بوده حادثه ای چون، مرگ فرمانروا یا شکست وی در جنگ و نظایر آن موجب گردیده که حکاکی صورت نگیرد، گرچه فرم کند کاری سنگی آن تا اندازه ای شبیه کتیبه های دوران ساسانی است، اما با مراجعه به تاریخ اجتماعی منطقه، بعید می نماید که کتیبه در چنین دورانی کنده شده باشد،   با توجه به وجود نیروهای متعدد نیرومند، مانا و پارسوآ در آغاز هزاره ی اول قبل از میلاد و چگونگی (اوآلکی)، آخرین فرمانروای مانایی به احتمال بسیار زیاد، کتیبه مذکور یادگار شخصیت نامبرده است و اگر هم از وی نباشد احتمالا” مربوط به یکی از فرمانروایان مانایی در نخستین سده های هزاره ی اول قبل از میلاد است، چون به  طور قطع و یقین یکی از  دروازه­های طبیعی و صعب العبور دژ مرکزی( قلاتی شای) همین معبر تنگ و باریک  گلو بوده ، پس محل کتیبه ی ورودی نیز نمی تواند،بی ارتباط با دژ فوق الذکرباشد، شاید اگر حتی یک کلمه یا یک حرف از کلمات یا حروف باقی بود، حداقل امکان داشت زمان دقیق آن را مشخص نمود، اما متاسفانه هیچگونه، آثاری از خطوط بر آن باقی نیست و خود نویسنده به دقت تمام و حتی در مواردی با درشت نمای موجود نقاط مختلف سطح کتیبه را بررسی نموده و بلاخره به این نتیجه رسیده که سطح موجود فاقد هرگونه کنده کاری اغوی است، البته،وجود خزه ها خود قدمت و دیرینگی وضع موجود را ثابت می کند، به هر صورت کتیبه ی برده مافوره و محل قلاتگاه آن، تاریخی به درازای نخستین تمدنهای مکتوب منطقه دارد.
کلمه­ ی برده مافوره در زبان رایج کردی ترکیبی از دو واژه ی(برد) به معنای سنگ و (مافوره) به معنای قالی و قالیچه است، با ابعاد مشخص و تعین شده چون نامگذاری آن براساس این کتیبه با ابعاد مشخص و مستطیل شکل بوده، بنابراین وجه تسمیه­ ی مناسبی می­تواند باشد، امید است در آینده پرده از رازهای تاریخ تاریک اینگونه اماکن برداشته شده و چراغی روشن، فرا راه تمدن منطقه باشد.به کوشش : محمد فاضل شوکتی


منابع و مآخذ:
آرشیو وبلاگ زمزیران
مجله سرزمين من شماره 69 اسفند ماه 1389
كتاب موزه هايي در باد»  مرتضي فرهادي - استاد جامعه شناس
وبلاگ کانون کوه نوردان مهاباد
مقاله تحقیقی جمال لحافیان
محمود پدرام : مجموعه آثار تاریخی - پدیدآورنده: محمود پدرام، مهرداد رامیدی نیا، اسماعیل عبدالله زاده، سیروان محمدی قصریان، رحمت نادری، شهرناز اعتمادی (ویراستار)، یوسف حسن زاده (به اهتمام)، هلن تایلور (ویراستار)


نامە سرگشادە :
دبیر بازنشستە  سردشتی عزیز شیخی»
بەدکتر ، »رئیس جمهور ایران


نامە سرگشادە دبیر بازنشستە عزیز شیخی بە ، رئیس جمهور ایرانعزیز شیخی :به نام خداوند بخشایندەی مهربان سلام جناب آقای دکتر ، مدبر و امید بخش با آرزوی قبولی طاعات و عبادات در ماه ماه ها، تبریک پیروزی تدبیر و امید و تمنای توفیق خدمت هر چه بیشتر به ایران و جهان از پروردگار جهانیان گوهری ناشناخته در صدف زاگرس نام شهری در شمال غرب ایران و در جنوب استان آذربایجان غربی است که سردشتش می نامند.این شهر نشان اولین قربانی سلاح های شیمیایی جهان را بر جبین دارد. مدال اولین شهر بمبارن شدە در سال 1358 را بر گردن آویخته است.با توجه به جمعیت کم، در تیر رس مستقیم دشمن قرار داشتن و کاشت مین از سوی طرفین جنگ، اولین شهرستانی است که بالاترین آمار شهید، جانباز و معلول را دارد. اولین شهرستانی است که بعد از گذشت سال ها، سالیانه شاهد ده ها شهید، جانباز و معلول ناشی از پیامد دهشتناک بمباران شیمیایی و کاشت مین است که نه تنها جمع آوری نشده اند بلکه حفاظی هم ندارند. اولین شهرستانی است که تنها کلینیک مختص جانباز انش با آمار رسمی دو هزار وچهارصد نفر و اعلام هشت هزار و بیست و شش نفر از سوی آقای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعەی تهران،درش به روی همگان بسته شده است و جانباز در پی دکتر و درمان، در ارومیه و تهران ، حیران و سرگردان است. اولین شهرستانی است که با وجود هزاران جانباز و معلول، تنها بیمارستانش خارج از شهر و پادگانش –بدون توجه به مصوبات مجلس و حتی فرمان امام راحل(ره)- در قلب شهر جا خوش کرده است. اولین شهرستانی است که به لحاظ سلامت و شهر نشینی به شدت بیمار است، سرطان ها و درد های ناشناخته چون اجل معلق بر سر مردم فرو می ریزند و وضعیت اسف بار شهر نیز قوز بالا قوز شده است و امان مردم را بریده است. اولین شهرستانی است که تابلوی یک پزشک متخصص بر در و دیوار وجودش به چشم نمی خورد. اولین شهرستانی است که در طول هشت سال دفاع مقدس کلنگ طرحی، پروژه ای و حتی احداث یک باب کلاس درس بر تن رنجور و مجروحش فرود نیامده است و بعد ها هم جبران مافات نشده است. اولین شهرستانی است که در روز هفتم تیر ماه بمباران شیمیایی شده است، عجبا ! در روز شمار ایرانی، هشتم تیر ماه را بدون بردن نامی از این مظلوم به عنوان روز مبارزه با سلاح های شیمیایی و می نامگذاری کرده اند. اولین شهرستانی است که در پاسداشت مظلومیت و محرومیتش از حلبچه، هیروشیما و ناکازاکی رنج سفر به جان می خرند و به دیدارش می شتابند اما در چند قدمی خویش از زیارت حضرات مسئول همچنان محروم و مظلوم است. اولین شهرستانی است که یک شهر بازی، یک مرکز فرهنگی –تفریحی و حتی یک پارک در خور حال هیچ یک از اقشار شهروند، بخصوص بچه ها و جوانان را ندارد. اولین شهرستانی است که بازارچەی مرزی آن با برخورداری از طبیعت بکر و زیبا، استعدادهای بالقوەی بی بدیل و داشتن موقعیت خارق العادەی گردشگری در مسیر خویش هنوز در انتظار دستی مهربان است تا به یک گمرک رسمی یا یک منطقەی آزاد تجاری تبدیل شود و بخشی از محرومیتش را بزداید. اولین شهرستانی است که چندین معبر و گلو گاه مرزی غیر رسمی دارد که زیر نظر شورای تأمین شهر مرکب از فرمانداری، سپاه ، ارتش،نیروی انتظامی و . اداره می شود شاید منافع عمومی حاصل از معابر غیر رسمی بیشتر از یک گمرک رسمی برای مرزداران غیور سلحشور است. اولین شهرستانی است که راه های ارتباطی آن در هر سه محور بانه، مهاباد و پیرانشهر» بدون داشتن مشخصات راه اصلی است وغیر استاندارد و مربوط به جاده های نظامی رضا خانی هستند که با بیل و کلنگ احداث گردیده اند. اولین شهرستانی است که فاقد کمر بندی است، ورودی و خروجی آن یکی است، خیابان بدون پیاده رو دارد. اولین شهرستانی است که به ضرس قاطع می توان گفت یک خیابان راست و مستقیم در شاهرگ حیاتی آن به چشم نمی خورد .بیچاره در برابر پادگان، اداره، خانه و مغازەی هر صاحب زر و زوری ، بناچار راهش را کج کرده است یا همان جا زانو زده و متوقف شده است. اولین شهرستانی است که به دلیل نزاع و کشمکش فیما بین نهادها، ارگان ها و سازمان های ذیربط شهر و استان در بر کرسی نشاندن نیروی خودی بدون در نظر گرفتن شایسته سالاری و عواقب جبران ناپذیر ناشی از آن ، میز رؤسای شهر داری و آموزش و پرورشش ماه ها خاک می خورد. اولین شهرستانی است که به لطف ناتمامی و ناتوانی دست اندر کارانش، تمام طرح ها و پروژه هایش ناتمام و ناقص از آب در می آیند، برای نمونه: ساختمان تازه تأسیس آموزش و پروش در قلب شهر نه پارکینگ دارد و نه به اندازەی مشاغل اداری اتاق ! تابلوی احداث ساختمان رادیو، سال هاست در حیاط خلوت فرمانداری گرد و غبار بی مهری حضرات را می خورد . تابلوی کاشته شده و رنگ و رو باختەی محل احداث اردوگاه فرهنگی» در بهترین مکان دنیا با مناظر بدیع و دلنواز، سال هاست چشم به راه گل های خندان این سرزمین است و . اولین شهرستانی است که خانەی پیش آهنگیش قرارگاه، خانەی معلمش به بهانەی خانەی فساد! آن هم در قم یا مشهد کردستان» با مردمی بهشتی در آن سال ها بازداشتگاه، یک مدرسه در محروم ترین منطقەی شهر، کانون بسیج شده است و فرمانداری و شهرداری و . اولین شهرستانی است که شهروند قانون گریز قانون ستیز ابتدا می سازد سپس در کمیسیون مادەی صد شهرداری حضور یافته، با پرداخت جریمه مجوز ساختش را می گیرد! اولین شهرستانی است که کارخانەی کنسانتره اش در چند قدمی خویش با صرف هزینەی میلیاردی شرمنده و رو سیاە انگور سیاه با شهرت جهانی ، درش را به روی خود بسته است تا چرخ کارخانه های ارومیه از چرخش نیفتد؟ اولین شهرستانی است که مدارس دو شیفت صبح و عصر آن با دو نام متفاوت در آمارها جا می گیرند تا یکی، دو جلوه کند. اولین شهرستانی است که سالن ورزشی چند منظورەاش بدون استانداردهای لازم داخل محوطەی کوچک یک مدرسەی دخترانه احداث گشته و حیات و نشاط را از حیاط سلب کرده است. اولین شهرستانی است که به لحاظ توسعه نیافتگی، مبلمان شهری و فاکتورهای شهر نشینی آخرین شهرستان استان و شمالغرب ایران است که با پتانسیل های خدادادیش می تواند اولین دنیا باشد. اولین شهرستانی است که مفتخرانه هشتاد درصد آرای خود را به پای تدبیر و امید ریخته است تا دست های توانای ، قفل آرزوهای دیرینه اش را بگشاید .بزرگا! انصاف خواهید داد احراز این همه عناوین اول، نمی تواند اتفاقی و تصادفی باشد شاید نان بعضی ها از این رهگذر در روغن باشد الله اعلم» جناب آقای دکتر به دلیل ضعف قانون و مدیریت، بی توجهی و سهل انگاری مسئولان و چراغ سبز نشان دادن سازمان ها و دوایر دولتی دست اندر کار بخصوص در مرکز استان ، ویروس زمین خواری توان احیا و توسعه یافتگی شهر را گرفته ، جماعتی نه اندک، مفت خور م به منابع ملی و منافع عمومی دست د ر دست هم در سایەی ا ین پدیدەی شوم به همه چیز رسیده اند و دست مسئولان ذیربط را برای عمران و آبادانی شهر در حنا گذاشته اند وخود به ریش مبارک همه می خندند. وا اسفا! آنان که دیروز به خاطر یک وجب از خاک این سرزمین جان می باختند امروز در قالب تعاونی های فدک و.استان با استفاده از ماشین آلات، ادوات و نیروی انسانی تحت امرشان دست در دست زمین خوار به جان جنگل ها ، مراتع و زمین های حومەی شهر افتاده اند. خاکش را به توبره می کشند، آن گاه به بهای اندک به مهاجرین می فروشند و عرصه را بر شهروندان تنگ تر می کنند.بزرگوارا! به عنوان یک شهروند شرمسارم و نوشتنش همی آب شرمم به چهر آورد» مشتی از خدا بی خبر انگشت نما، اخیراً با برپایی جایگاه هایی به نام مستعار آشپز خانه» در دل جنگل ها، دره ها، حاشیەی روستاها و حتی داخل شهر ،درون چهار دیواری و اختیاری اقدام به ساخت بدترین نوع مواد مخدر می کنند و مجریان قانون تماشاچی و نظاره گرند. با توجه به عرایض یاد شده و پوزش از محضر مبارکتان و احترام وافر به مردم خوب ارومیه . عاجزانه استدعا دارد سایەی شوم و نامیمون این زبر دستان زیر دست آزار را از سر این مردم بلا کش و رنجدیده بردارید و فریاد و فغانمان را زیر فشار پاشنەی پوتین پوشان استانی که سال هاست سر داده ایم و وقعی نمی نهند ، به گوش جان بشنوید و مار ا به عنوان بخشی کوچک از یکی از مناطق بیست و دو گانەی تهران منظور فرمایید تا ان شاء الله پا قدم آن مرد در سایەی دولت تدبیر و امید، با اختصاص بودجه های جهشی ، تخصیص اعتباراتی از محل مصوبات خاص نهاد ریاست جمهوری یا. ، افزایش مدارس شبانه روزی و . حرکت و برکتی وزیدن گیرد و شمیم آن مشام مردم مظلوم و محروم سردشت را بنوازد و خنکای آن مرهمی بر سینەی سوخته و تاول های تن خسته دلان باشد. ان شاءالله توفیق رفیق راه وخدمات ارزندەی دولت تدبیر و امید باقیات الصالحات باشد.با احترام فراوان :معلم بازنشسته عزیز شیخی

هفتم رمضان 1434

25 /4/1392

 


ئەوەچ دەکەی؟؟؟(کاکه‌)

مام ڕەسووی حاجی خدری گێڕایەوە: کابرایەک چلەی هاوینێ، ماندو و هیلاک، خەریکی بنکۆڵی توتنێ بوو، .ئاغا بەسواری بەلای دا دەڕوات بە بێ سڵاو کردن و ماندو نەبوونی دەڵێ: کوڕە ئەوە چ دەکەی؟؟؟ پیاوەکە کەسەر هەڵدێنی زۆری لە دڵی گران دێ، ئاغا بێ سڵاو و چاک و چۆنی لە سەر سەری ڕاوەستاوە، دەڵێ: قوربان، ئەوە(گوو)ی دەخۆم!!!!!  ئاغا هەست بە هەڵەی خۆی دەکات،هیچ ناڵێ، ڕاست دەڕوا،  دوای ماوەیەکی کە بەوێدا دەگەڕێتەوە، سڵاو و ماندونەبوونی لە کابرای دەکات و لێیدەپرسێ: ئەرێ کاکە دەمێدی ئەوه‌ جواب بوو داتمەوە؟؟؟ کابرادەڵێ: قوربان بەسەری تو، بۆ ئەوجوورە لێپرسینەی تو جوابی دیکەم پێ شک نەدەهات!!!!

ئه‌رێوه‌ڵڵا.

نقل از وبلاگ مزراویلکه


بیسمیللا!!!!(کاکه‌)

کاک عوسمان گێڕایەوە کوتی: سۆفی ڕەحمان دەچێتە  ماڵە  مام  عەیزی کانیە سێوێ، چای بۆ دادەنێن، هەر کڵۆ قەندی گەورە هەڵدەبژێرێ و دەچایەکەی هەڵدێنێ و دەڵێ (بیسمیللا) قەندەکە نەرم دەبێت، زو دەتوێتەوە،دیسان کڵۆیەکی دیکە دەست دەداتێ، دوای 5-6جاران مام عەیز وەدەنگ دێ دەڵێ: سۆفی ئەوە قەندی زەمانی شای نیە،کیلۆی بە سێ تمەنی بێت!!! کیلۆی (100) دانە تمەنی پێدراوە!!! بۆ خەریکی بە بیسمیللا قڕڕانێ دەقەندی خەی!!!!.

نقل از وبلاگ مزراویلکه


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نیروانا ورود داده ها